۞ پیامبراسلام(ص):
عُنوانُ صَحیفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلیِّ بنِ ابی‌طالب(ع). سرلوحة پروندة هرمؤمن(قیامت)دوستی ومحبت علی بن ابی‌طالب(ع)است.(مستدرک حاکم، ج٣، کنزالعمال،ج١١، ص٦١٥)

موقعیت شما : صفحه اصلی » چهارده معصوم (ص)
امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام

ابوعبدالله حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام دومین نواده رسول خدا صلی الله علیه و آله از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و سومین امام از اهل بیت طاهرین و [clear]سرور جوانان اهل بهشت و یکی از پنج نفر اصحاب کسا است. او شهید کربلا و ملقب به سرور شهیدان است. ولادت امام حسین علیه السلام ولادت امام حسین علیه السلام بنا به […]

ابوعبدالله حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام دومین نواده رسول خدا صلی الله علیه و آله از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و سومین امام از اهل بیت طاهرین و [clear]سرور جوانان اهل بهشت و یکی از پنج نفر اصحاب کسا است. او شهید کربلا و ملقب به سرور شهیدان است.

ولادت امام حسین علیه السلام

ولادت امام حسین علیه السلام بنا به قول مشهور روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت در شهر مدینه به دنیا آمد. اما برخی گویند تولد آن حضرت در پنجم شعبان سال سوم یا چهارم هجری بوده است.[۱]

کنیه و لقب و نقش انگشتری امام حسین علیه السلام

کنیه آن حضرت را ابو عبد الله و القاب وی را الرشید، الوفی، الطیب، السید، الزکی، المبارک، التابع لمرضاه الله، الدلیل علی ذات الله، و السبط، نوشته اند.اما بالاترین لقب همان است که جد بزرگوارش پیامبر صلی الله علیه و آله بر او و برادرش امام حسن نهاده و فرمود: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند.و در جای دیگر رسول الله صلی الله علیه و آله امام حسین علیه‌السلام را به نام سبط خواند.

در کتاب، الفصول المهمه، نقش انگشتری وی، لکل اجل کتاب آمده، اما در کتاب وافی و غیر آن که از امام صادق علیه‌السلام نقل گردیده، حسبی الله، و از امام رضا علیه‌السلام (ان الله بالغ امره) ذکر شده است و چنین به نظر می رسد که برای آن حضرت چند انگشتری با عباراتی که بدانها اشاره شد وجود داشته است.[۲]

امام حسین علیه السلام در زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم

امام حسین علیه السلام ۶ سال و چند ماه از عمر شریفش را در زمان حیات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گذراند. از این دوران از زندگی ایشان در منابع تاریخی بیش از هر چیز اظهار محبت پیامبر(ص) به ایشان نقل شده است. به عنوان نمونه نقل شده است که رسول گرامی اسلام بارها حسن (ع) و حسین (ع) را به سینه می فشرد وآنان را می بویید و می بوسید.[۳] در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امامت ایشان و امام حسین علیه السلام مورد تاکید قرار گرفته است: «حسن و حسین امامند، چه قیام کنند و چه نکنند». [۴]

در حدیث دیگری آن حضرت می فرمایند: «حسن و حسین، سرور جوانان بهشتند». این حدیث در منابع متعدد شیعه و اهل سنت نقل شده است.[۵]

امام حسین علیه السلام در وقایع مهم زیر در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضور دارند که همگی نشان از جایگاه رفیع آن حضرت در نزد خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارند:

۱. به همراه امام حسن علیه السلام در جریان مباهله پیامبر با مسیحیان نجران به عنوان “ابنائنا” در کنار مادر بزرگوارشان فاطمه سلام الله علیها با عنوان “نسائنا” و امام علی علیه السلام به عنوان “انفسنا”

۲. به عنوان مصداق اهل بیت در جریان نزول آیه تطهیر

۳. در جریان نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (ع)

امام حسین (ع) در عصر امامت امام علی علیه السلام

امام حسین (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) با حوادث تلخ و ناگواری چون ماجرای سقیفه بنی ساعده و غصب خلافت اسلامی، غصب فدک و شهادت مادرش حضرت زهرا (س) روبه رو گردید. در عصر حکومت خلفا که حدود بیست و پنج سال به طول انجامید، همراه پدر بزرگوارش امام علی (ع) در ابعاد گوناگون و جبهه های مختلف از حریم حق و عدالت دفاع می کرد و با استفاده از هر فرصتی به مبارزه با جناح باطل و افشای ماهیت دشمن و مقابله با تبلیغات انحرافی دشمنان می پرداخت. بنا به اظهار منابع، حسین(ع) در دوره خلفا به سبب عنایات و عواطف مشهوری که از رسول خدا (ص) نسبت به او دیده بودند، بسیار مورد احترام بود.

مطالبه فدک از ابوبکر

از جمله وقایعی که حسین (ع) در دوره خلافت ابوبکر بن ابی قحافه (۱۳-۱۱ ه.ق) در آن مشارکت داشت، این بود که آن حضرت که در آن هنگام دوران کودکی را می گذراند، همراه برادرش حسن (ع) در معیت مادرشان حضرت زهرا (س) برای مطالبه فدک، نزد ابوبکر رفتند و به عنوان شاهد، گواهی دادند که فدک از آن فاطمه (س) است. به گونه ای که خلیفه پذیرفت ولی با مداخله عمر گواهی آنان مورد قبول واقع نشد. یکی دیگر از موارد فعالیت حسین (ع)، همراهی با اقدامات پدر برای گرفتن حق خود (خلافت و رهبری امت) بود. در دوران خلافت عمر بن خطاب (۲۳-۱۳ ه.ق) نیز روایت های بسیاری در مورد اعتراض حسین (ع) به خلیفه در مورد غصب مقام خلافت آمده است.[۶]

ازدواج با شهربانو

نکته دیگری که در دوران خلافت عمر در مورد امام حسین (ع) مطرح است، ازدواج آن حضرت با شهربانو،یکی از دختران یزدگرد سوم،آخرین پادشاه ساسانی است، که در این مورد هم نظرات مختلف و گاه متضادی ابرازشده است.[۷]

مخالفت با روش عثمان

امام حسین (ع) که در دوران خلافت عثمان بن عفان (۳۵-۲۳ ه.ق) دوران جوانی را می گذراند، در همراهی با پدر و برادرش، هیچ گاه خلافت و روش عثمان رانپذیرفت. بنا به اظهار منابع، وقتی خلیفه سوم، ابوذر غفاری یکی از صحابه پیامبر (ص) را به سبب اعتراض به روش وی از مدینه به ربذه تبعید کرد، با وجود دستور خلیفه مبنی برعدم بدرقه ابوذر، علی (ع) همراه جمعی از یاران،از جمله حسن و حسین به بدرقه ابوذر شتافتند و در همان هنگام امام حسین (ع) طی سخنانی، آشکارا مخالفت خود را با روش عثمان اعلام کرد. در ماه های پایانی خلافت عثمان و زمانی که شورشیان، خانه خلیفه را محاصره کردند و مانع رسیدن آب به خانه خلیفه شدند، کسانی که قدرت داشتند تا راهی از میان شورشیان باز کرده و به خانه عثمان آب برسانند، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بودند.[۸]

امام حسین در دوران خلافت امام علی علیه السلام

حسین علیه السلام پس از آنکه پدرش به خلافت ظاهری رسید و جنگهایجمل و صفین و نهروان به وقوع پیوست جزو لشگریان پدرش بود و در جنگهای مزبور شرکت داشت [۹]

حسین (ع) در دوره امامت امام حسن علیه السلام

پس از شهادت حضرت علی (ع) در بیست و یکم ماه رمضان سال ۴۰ هجری قمری، بنا به وصیت آن حضرت، مسلمانان با فرزند بزرگ ایشان حسن (ع) به عنوان خلیفه بیعت کردند. حسین (ع) در طول دوران کوتاه خلافت پدرش و دوران ده ساله امامت برادر بزرگوارش، پیوسته در کنار آن حضرت قرار داشت؛ هنگام حرکت امام حسن (ع) برای جمع آوری سپاه به منظور مقابله با معاویه، امام حسین (ع) همراه برادر بود و پس از آنکه امام مجتبی مجبور به صلح با معاویه شد، با برادرش حسین (ع) در این مورد به مشورت پرداخت.[۱۰]

دوران امامت امام حسین علیه السلام

آن حضرت شش ماه و ده روز با برادر مهترش امام حسن علیه‌السلام فاصله سنی داشت و مراحل رشد و نمو خویش را مدت کمتر از هفت سال در مصاحبت با رسول الله صلی الله علیه و آله و سی سال در کنار امیرالمومنین و ده سال با امام حسن علیهماالسلام گذراند. و به سال ۴۹ یا ۵۰ هجری پس از شهادت مظلومانه امام حسن علیه‌السلام امامت شیعیان را بر عهده گرفت.[۱۱]

امامت آن حضرت مقارن با حکمرانی معاویه بود و از آن جا که امام حسن علیه السلام با او صلح کرده بود ایشان نیز همان روش و سیره را ادامه داد. چه با مجاهدت های امام حسن علیه‌السلام حق و باطل برای مسلمانان شناخته شده بود و اصل اسلام در خطر جدی قرار نداشت. خطر از آن جا آغاز شد که معاویه به سال ۵۹ هجری تصمیم گرفت پسرش یزید را به عنوان خلیفه پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری بر آن شد که در زمان حیات خود از مردم برای او بیعت بگیرد. معاویه خود نخستین کسی شد که با پسرش یزید دست بیعت داد.[۱۲]

ابن سعد در طبقات می‌نویسد: حسین بن علی بن ابیطالب از جمله اشخاصی بود که با یزید دست بیعت نداد. وی می‌افزاید: با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت: مردم را فراخوان و از آنان بیعت گیر و از بزرگان قریش آغاز کن و نخستین آنان حسین بن علی باشد.[۱۳]

چون حاکم مدینه از امام حسین علیه‌السلام بیعت خواست حضرتش در پاسخ گفت: ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم و یزید فاسق می‌گسار و آدم کش است و مثل من با مثل او بیعت نکنند و در سخنی دیگر فرمود: و بر اسلام سلام باد آنگاه که این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود و…

مرقد امام حسین علیه السلام در کربلا

مسعودی می‌نویسد: یزید مردی عیاش بود. پرندگان شکاری و سگ و میمون و یوز نگه می‌داشت و می‌گساری می‌کرد. و در ایام وی غنا در مکه و مدینه رواج یافت و لوازم لهو و لعب بکار رفت و مردم آشکارا می‌گساری می‌کردند. و درباره رفتار او با رعیت می‌گوید: فرعون در کار رعیت از او عادلتر و در کار خاصه و عامه مردم خویش منصفتر بود.[۱۴]

امام حسین علیه‌السلام چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت درنگ در آن شهر مقدس را جایز ندانست و در روز یکشنبه دو روز مانده به آخر رجب از سال ۶۰ هجری به اتفاق اهل بیت و یاران خود راهی مکه شد.[۱۵]

آن حضرت هدف از خروج خویش را در وصیتی به برادرش محمد بن حنفیه چنین بیان فرمود: حقیقت آن که من از روی سرمستی و گردنکشی و فساد و ظلم خارج نشده‌ام و جز این نیست که خارج شدم برای اصلاح در امت جدم صلی الله علیه و آله. اراده دارمامر به معروف و نهی از منکر کنم و مطابق سیرت جدم و پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام رفتار کنم و… امام حسین علیه السلام به فاصله ۵ روز در شب جمعه سوم ماه شعبان به مکه معظمه وارد گردید. [۱۶]

چون مردم کوفه در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیه‌السلام از بیعت یزید اطلاع یافتند نامه‌های فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه‌السلام امضاء کردند و حضرتش را به کوفه فراخواندند. آنان نوشتند: ما در انتظار تو با کسی بیعت نکرده‌ایم و در راه تو آماده جانبازی هستیم و بخاطر تو در نماز جمعه و جماعت دیگران حاضر نمی‌شویم.[۱۷]

امام حسین علیه‌السلام در پاسخ به درخواست‌های مردم کوفه مسلم بن عقیل را در نیمه ماه مبارک رمضان به جانب کوفه روانه کرد و به او گفت: نزد مردم کوفه برو. اگر آن چه نوشته‌اند حق باشد مرا خبر ده تا به تو ملحق شوم.[۱۸]

مسلم به روز پنجم شوال وارد کوفه شد چون خبر ورودش انتشار یافت ۱۲۰۰۰ نفر و به قولی ۱۸۰۰۰ نفر با او بیعت کردند. وی این مطلب را به امام حسین علیه‌السلام گزارش داد و از آن حضرت خواست به کوفه بیاید. اخبار کوفه به یزید رسید. وی در اولین عکس العمل نعمان بن بشیر حاکم کوفه را عزل و به جای او عبیدالله بن زیاد را نصب کرد و به او فرمان داد که مسلم بن عقیل را به قتل برساند. و از طرفی مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیه‌السلام را در شهر مکه غافلگیر کرده از میان بردارد.

واقعه عاشورا

چون امام علیه‌السلام از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه از سال ۶۰ هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت.[۱۹]

ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامه اش به یزید می نویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به حرم خدا طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت می گزید و خونریزی در آن را روا می شمرد از همه مردم مکه و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند.[۲۰]

در این زمین بود که ابن زیاد در رسید و نامه ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه این بود: آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین علیه السلام را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد. فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد.
عبیدالله با حیله و تزویر مسلم بن عقیل و پناه دهنده او هانی بن عروه را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که می دانست امام حسین علیه السلام رو به شهر کوفه می آید سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین علیه السلام روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه های اهل کوفه را که دو خرجین بود به حر بن یزید عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به ناحیه نینوا وارد شد.[۲۱]

شایان گفتن است که حر بن یزید پیش از شهادت امام حسین علیه السلام از کرده خود اظهار پشیمانی و توبه کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عمر بن سعد سه روز مانده به عاشورا پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد. [۲۲] و روز نهم محرم تاسوعا امام حسین علیه السلام و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد.

عصر تاسوعا دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید. امام حسین علیه السلام چون تحرکات دشمن را دید برادرش عباس بن علی علیهماالسلام را فرستاد تا با آنان صحبت کند و جنگ را به فردا موکول کنند که این پیشنهاد مورد پذیرش آنان واقع شد. [۲۳]

در روز دهم معروف به روز عاشورا عمر بن سعد با سی هزار جنگجو حمله را آغاز کرد. و سپاه امام حسین که ۳۲ سواره و ۴۰ پیاده بودند. مردانه در برابر حملات ایستادند و شجاعانه جنگیدند و کشتند و کشته شدند.

جنگ همچنان به کار خود ادامه می داد تا بدانجا که اصحاب امام حسین علیه السلام همگی کشته شدند. در این هنگام نوبت به خاندان حضرتش رسید. اولین کس از آنان که پای در میدان گذارد پسر مهترش حضرت علی اکبر بود. و به دنبال او دیگر کسان امام حسین علیه السلام از جمله فرزندان امام علی و امام حسن علیهماالسلام و جعفر طیار و عقیل به میدان رفتند و پس از رزمی دلاورانه شهد شهادت به کام ریختند. و عباس بن علی علیهماالسلام هم که به قصد آب آوردن نبرد خویش را آغاز کرده بود مورد هجوم دشمن واقع شد و هستی خویش را فدای حسین علیه السلام ساخت.

پس از کشته شدن مردان خاندان امام حسین علیه السلام که در آن واقعه حاضر بودند (بجز علی بن حسین علیه السلام امام چهارم شیعیان که در آن هنگام در خیمه در بستر بیماری بودند)امام حسین علیه السلام در این نبرد نابرابر تنها ماند.و خود یکتنه با تمام سپاه عمر سعد کارزار نمود.

حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود می گوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. خدا پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله می برد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغالگان از حمله گرگ فراری می شدند. [۲۴]

اولاد امام حسین علیه السلام

برای امام حسین علیه السلام شش[۲۵] یا نه[۲۶] یا ده[۲۷] فرزند از مادران مختلف شمرده اند که از آن فرزندان علی اکبر و عبدالله شیرخوار (علی اصغر) در کنار پدر به شهادت رسیدند و امام سجاد علیه السلام پیشوای چهارم شیعیان گردید.

اسامی فرزندان آن حضرت به این ترتیب است:

  1. علی اکبر؛ که در کربلا به شهادت رسید.مادرش، لیلی، دختر ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی نام داشت.
  2. علی اصفر؛ امام زین العابدین، که مادرش به نام شاهزنان یا ملکه النساء دختر کسری یزدگرد پادشاه ایران بود.به گفته شیخ مفید، علی اکبر زین العابدین بوده و علی اصغر در کربلا به شهادت رسیده است.اما روایت اول که می گوید علی اکبر به شهادت رسیده مشهورتر است. از میان فرزندان پسری امام حسین علیه‌السلام، نسل آن حضرت از امام زین العابدین علیه السلام باقی مانده است.
  3. محمد.
  4. جعفر که در حیات پدرش از دنیا رفت، و فرزندی از خود برجای نگذاشت.مادرش از قبیله قضاعیه بود.
  5. عبد الله شیر خوار که در دامان پدر خود به وسیله تیر به شهادت رسید.
  6. سکینه، که نام مادر او و مادر عبد الله، رباب، دختر امرئ القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم که از قبیله کلبیه معدیه بوده است.
  7. فاطمه، که مادرش ام اسحاق دختر طلحه بن عبد الله از قبیله تیمیه بود.
  8. زینب.[۲۸

پانویس

  1.  امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج ۴.
  2. امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج ۴.
  3.  ذخائر العقبی، ص ۱۲۲.
  4.  مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌۳، ص۳۹۴ -ایشان می نویسد: «اهل قبله اجماع دارند بر اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا».
  5.  مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌۳، ص۳۹۴
  6.  روزشمار زندگانی امام حسین(ع)/ فتاحی، قاسم؛ لولوئی، کیوان.ص۳
  7.  روزشمار زندگانی امام حسین(ع)/ فتاحی، قاسم؛ لولوئی، کیوان.ص۳
  8. روزشمار زندگانی امام حسین(ع)/ فتاحی، قاسم؛ لولوئی، کیوان.ص۳
  9.  حسین کیست؟, فضل الله کمپانی, صفحه ۳۲
  10.  روزشمار زندگانی امام حسین(ع)/ فتاحی، قاسم؛ لولوئی، کیوان.ص۶
  11.  کافی ۴۶۱/۱ و ۴۶۲
  12.  مروج الذهب ۳۶/۳ و ۳۷
  13.  تراثناش ۱۶۴/۱۰
  14.  مروج الذهب ۷۷/۳ و ۷۸
  15.  الارشاد /۲۰۱
  16. الارشاد/ ۲۰۲
  17.  مروج الذهب ۶۴/۳
  18.  مروج الذهب ۶۴/۳
  19.  الارشاد/ ۲۱۸
  20.  تاریخ یعقوبی ۲۲۱/۱ و ۲۲۲
  21.  تاریخ طبری ۳۱۰/۴
  22.  تاریخ طبری ۳۱۱/۴ و ۳۱۲
  23.  تاریخ طبری ۳۱۴/۴
  24. پ تاریخ طبری ۲۴۵/۴
  25.  ارشاد / ۲۵۳
  26.  تاریخ اهل البیت / ۱۰۲
  27.  کشف الغمه ۲۵۰/۲
  28.  امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج ۴.

پاسخ دادن