۞ پیامبراسلام(ص):
عُنوانُ صَحیفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلیِّ بنِ ابی‌طالب(ع). سرلوحة پروندة هرمؤمن(قیامت)دوستی ومحبت علی بن ابی‌طالب(ع)است.(مستدرک حاکم، ج٣، کنزالعمال،ج١١، ص٦١٥)

موقعیت شما : صفحه اصلی » کتاب حدیثی
الکافی

الکافی

الکافی از منابع حدیثی شیعه و مهم‌ترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است. این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقه الاسلام کُلینی است که آن را در مدت ۲۰ سال گردآوری کرده‌ است. الکافی که در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده، محل رجوع عالمان شیعه است. اصول […]

الکافی از منابع حدیثی شیعه و مهم‌ترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است. این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقه الاسلام کُلینی است که آن را در مدت ۲۰ سال گردآوری کرده‌ است. الکافی که در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده، محل رجوع عالمان شیعه است. اصول کافی مشهور‌ترین بخش الکافی محسوب می‌شود. کلینی بر آن بوده تا احادیث الکافی را بر اساس عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع‌آوری کند.
کلینی به دلیل ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأه روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است. گروهی از عالمان شیعه معتقد به صحت تمامی روایات آن بوده‌اند و در مقابل گروهی از عالمان شیعه وجود احادیث ضعیف در کافی را قبول دارند. گفته شده نامگذاری این کتاب منتسب به امام زمان(عج) است ولی بسیاری از علما با این ادعا مخالفت کرده‌اند.
نویسنده
نوشتار اصلی: کلینی
محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی مشهور به ثقه الإسلام و شیخ المشایخ، عالم برجسته شیعی دوران غیبت صغری است. او با برخی از محدثان که بدون واسطه از امام عسکری(ع) یا امام هادی(ع) حدیث شنیده‌ بودند ملاقات کرده است. وی در نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجری قمری از بزرگ‌ترین محدثین شیعه به شمار می‌رفت. آن چه در بیان جایگاه شخصیتی و علمی کلینی در کتب تراجم و تاریخ آمده است همگان از موافق و مخالف، از فضل و عظمت وی یاد کرده‌اند.[۱]
انگیزه تالیف و علت نام‌گذاری
چنان‌که کلینی در مقدمه این کتاب نوشته است، او کتاب کافی را در پاسخ به درخواست کسی نوشته است که او را برادر دینی می‌نامد:
اما بعد‌ای برادر… پرسیدی که رواست مردم به نادانی بپایند و ندانسته دیندار باشند، چراکه دینداری‌شان از سر عادت و تقلید نیاکان و بزرگان است…
تو یادآور شدی که مسائلی بر تو مشکل شده و به علت اختلافِ روایات موجود، حقیقت آن مسائل را نمی‌فهمی… و دسترسی به دانشمند مورد اعتمادی نداری که در این باره، با او مذاکره و گفت‌وگو کنی. گفتی می‌خواهی کتابی داشته باشی کافی که همه فنون علم دین در آن جمع باشد تا متعلم را کفایت کند و ره‌جو را مرجع گردد… گفتی که امیدوار هستی خدای تعالی به وسیله چنین کتابی هم‌مذهبان ما را دست‌گیری کند و به سوی رهبران خود بکشاند.
خدا را حمد که تألیف کتابی را که خواهش کردید میسر ساخت و امید است چنان باشد که می‌خواستید.[۲]
در علت نام‌گذاری کتاب به کافی دو نکته بیان شده است:

کلام خود کلینی در خطبه کتاب طهارت است که می‌گوید: این کتاب، برای همه فنون علم دین کافی است.[۳]
نام کتاب برگرفته از کلامی است که به امام زمان(عج) نسبت داده شده که فرمود: این کتاب، برای شیعیان ما کافی است. این جمله زمانی صادر گشته که کافی بر امام(ع) عرضه شده و ایشان آن را تحسین کرده است.[۴] (البته چنین حدیثی وجود ندارد و صرفاً یک ادعا است.)
جایگاه کتاب نزد عالمان شیعه
شیخ مفید می‌گوید: این کتاب، از برترین کتب شیعه بوده که دارای فائده‌های بسیار است.[۵]
شهید اول آن را کتابی در زمینه حدیث معرفی می‌کند که امامیه مانند آن را نیاورده است.[۶]
محمدتقی مجلسی می‌نویسد:
کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوط‌‌‌‌‌تر و جامع‌تر است و بهترین و بزرگ‌ترین تألیف فرقه ناجیه(امامیه) است.[۷]
آقا بزرگ تهرانی می‌گوید:
کافی کتابی است که در نقل حدیث از اهل بیت(ع)، مانند آن نوشته نشده است.[۸]
استرآبادی از قول دانشمندان و اساتید خویش نقل می‌کند که برابر یا نزدیک کتاب کافی در اسلام نگاشته نشده است.[۹]
آیت الله خویی از قول استادش میرزا محمدحسین نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده ‌است.[۱۰]
کلینی چنانکه در مقدمه کتاب آورده، احادیث را بر اساس معیار عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع‌آوری کرده است و در آنجا که وجهی برای ترجیح نمی‌دید، یکی از دو روایت متعارض را که در نظرش به صحت نزدیک‌تر بوده برگزیده است.[۱۱]
امتیاز کتاب
کلینی در زمان تألیف کافی با استفاده از اصول اربعمأه (۴۰۰ کتابچه حدیثی که توسط اصحاب ائمه نوشته شده بودند) و دیدار حضوری با اصحاب ائمه اطهار(ع) یا کسانی که اصحاب را دیده بودند، احادیث را با کمترین واسطه به دست آورده است. همزمانی با نواب اربعه راه را برای تحقیق در درستی یا نادرستی احادیث هموار ساخته بود.[۱۲] البته نسبت به قسمت اخیر این ادعا باید گفت: عرضه کتاب بر ائمه رسم شایعی نبوده و نسبت کتب عرضه شده به کتب عرضه نشده اندک است. به علاوه، کلینی هیچ ارتباطی ویژه با نواب اربعه نداشته است.[۱۳]
نظم و جامعیت کتاب، دیگر خصوصیت کافی است. این کتاب به لحاظ نظم و ترتیب در دسته‌بندی روایات، تعداد روایات و تمامیت سلسله سند احادیث و به جهت جامعیت و کاملیت در برگیرنده موضوعات مختلف نظیر اعتقادی، فقهی، اخلاقی، اجتماعی و… منحصر به فرد است. وی در این باره کوشیده است احادیث مفصل‌تر، صحیح‌تر و روشن‌تر را در ابتدای باب بیاورد و سپس احادیث مجمل و مبهم را ذکر کند.[۱۴]
تایید کتاب توسط امام زمان(عج)
بعضی درباره کافی گفته‌اند که بر امام زمان(عج) عرضه شده و آن حضرت فرمود:
«الکافی کاف لشیعتنا» یعنی کتاب کافی برای شیعه ما بس است،[۱۵] این مطلب صحت ندارد:
علامه مجلسی می‌گوید:
اینکه بعضی از گزاف گویان به طور یقین می‌گویند همه کتاب کافی بر امام قائم(عج) عرضه شده است چون کافی در بغداد شهر نمایندگان آن حضرت بوده است، بطلان سخن آنان بر هیچ عاقلی پوشیده نیست.[۱۶]
میرزا حسین نوری آورده است:
این شایعه که می‌گویند کافی را بر حضرت حجت(عج) عرضه شده و فرموده است: کافی برای شیعه ما کافی است اصلی ندارد و در تألیفات اصحاب ما از آن اثری نیست» وی از محدث استرآبادی نقل می‌کند که چنین حدیثی وجود ندارد.[۱۷]
ساختار و محتوی
کافی مشتمل بر سه قسمت اصول و فروع و روضه است: اصول کافی به روایات اعتقادی، فروع آن به اخبار فقهی و روضه کافی به تاریخ میپردازد. بخش اصول، خود دربردارنده چند کتاب است که یکی از آنها کتاب الحجه میباشد.
ابواب کافی
نویسنده کتاب کافی احادیث آن را در سه بخش کلی شکل داده است.
اصول کافی
نوشتار اصلی: اصول کافی
اصول کافی که شامل احادیث اعتقادی می‌شود و شامل ۸ کتاب است.
کتاب العقل و الجهل
کتاب فضل العلم
کتاب التوحید
کتاب الحجه
کتاب الایمان و الکفر
کتاب الدعاء
کتاب فضل القرآن
کتاب العشره
فروع کافی
فروع کافی روایات فقهی را در برمی‌گیرد و شامل ۲۶ کتاب است.

کتاب الطهاره
کتاب الحیض
کتاب الجنائز
کتاب الصلاه
کتاب الزکاه والصدقه
کتاب الصیام
کتاب الحج
کتاب الجهاد
کتاب المعیشه
کتاب النکاح
کتاب العقیقه
کتاب الطلاق
کتاب العتق والتدبیر والمکاتبه
کتاب الصید
کتاب الذبائح
کتاب الاطعمه
کتاب الاشربه
کتاب الزی والتجمل والمروه
کتاب الدواجن
کتاب الوصایا
کتاب المواریث
کتاب الحدود
کتاب الدیات
کتاب الشهادات
کتاب القضا والاحکام
کتاب الایمان و النذور و الکفارات
روضه کافی
روضه کافی که احادیث متفرقه در آن جای دارد و بدون ترتیب خاصی، به موضوعات مختلف اشاره می‌کند. هر چند برخی روضه را جزو کتاب کافی نمی‌دانند[۱۸] اما نجاشی و طوسی تصریح کرده‌اند که روضه آخرین بخش کتاب کافی است.[۱۹] [۲۰]
تأویل و تفسیر برخی آیات قرآن مجید
توصیه‌ها و اندرزهای ائمه اطهار(ع)
رؤیا و انواع آن
دردها و درمان‌ها
کیفیت آفرینش جهان هستی و برخی از پدیده‌های آن
تاریخ بعضی از انبیای الهی
فضیلت شیعه و وظایف آن
برخی مسائل تاریخ صدر اسلام و زمان خلافت امیرمؤمنان(ع)
امام زمان(عج) و صفات او و نیز اصحاب و ویژگیهای زمان حضور او
تاریخ زندگی برخی صحابه و اشخاص
تعداد روایات کافی
تعداد روایات کتاب کافی را با رقمهای مختلف ذکر کرده‌اند. یوسف بحرانی در لؤلؤه البحرین ۱۶۱۹۹، دکتر حسین علی محفوظ در مقدمه کافی ۱۵۱۷۶، علامه مجلسی ۱۶۱۲۱ و برخی از معاصران مثل شیخ عبدالرسول الغفار ۱۵۵۰۳ حدیث شمارش کرده‌اند. این اختلاف رقمها ناشی از شیوه شمردن احادیث است. به این معنی که برخی روایتی را که با دو سند ذکر شده، دو روایت، و بعضی آن را یک روایت به حساب آورده‌اند. گروهی روایات مرسله را نیز یک حدیث شمرده و برخی آن را در شمارش به حساب نیاورده‌اند. البته در موارد نادر هم میتواند علت اختلاف، نبودنِ برخی روایات در برخی نسخه‌ها باشد.[۲۱]
اعتبار روایات کتاب
درباره اعتبار روایات کافی دو دیدگاه وجود دارد:
برخی همچون محدث نوری همه روایات کافی را معتبر و بی‌نیاز از بررسی رجالی دانسته و دلایلی مانند جایگاه ممتاز کتاب کافی و مولف آن در نزد علما و نیز حضور او در دوره غیبت صغری و امکان بررسی روایات او از سوی نایبان امام زمان را برای این نظر ذکر کرده‌اند.[۲۲]

در مقابل، گروهی از علما بر این دلایل خدشه کرده و گفته‌اند بین کلینی و نایبان امام، رفت و آمدی نبوده و از همین رو روایتی از آنان نقل نکرده و در صورت عرضه کتاب به نایبان، این امر در مقدمه کتاب (که پس از تالیف خود کتاب نگاشته شده) اشاره می‌شد. از سوی دیگر برخی راویان و منابع کافی از نظر رجالی ضعیف شمرده شده است و بنابراین نمی‌توان روایات کتاب کافی را بی‌نیاز از بررسی‌های رجالی دانست.[۲۳]
شروح کافی
کتاب کافی از دوره‌های نخست، مورد توجه عالمان و حدیث پژوهان بوده، بنابراین کارهای بسیاری درباره آن انجام شده است. آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه ۲۷ شرح نوشته شده بر بخش اصول کافی یا تمامی کتاب و ۱۰ حاشیه بر آن را معرفی کرده است.[۲۴]

شرح کافی ملا صدرا متوفای ۱۰۵۰ ق.
کتاب الوافی فیض کاشانی متوفای ۱۰۹۱ ق.
مرآه العقول علامه مجلسی متوفای ۱۱۱۰ ق.
شرح کافی ملا صالح مازندرانی متوفای ۱۱۱۰ ق.
شرح کافی ملاخلیل قزوینی به زبان فارسی موسوم به «صافی» و شرح عربی به نام «شافی».
«الرواشح السماویه فی شرح الکافی» تالیف سید محمدباقر میرداماد.
شرح کافی تألیف امیر اسماعیل خاتون‌آبادی.
منهج الیقین نوشته سید علاءالدین محمد گلستانه.
جستارهای وابسته
اصول اربعمأه
حدیث (تاریخچه کتابت)
حدیث (طبقه بندی)
پانویس
بحرالعلوم، الفوائد الرجالیه، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۳۲۵
کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵.
کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۱۴.(مقدمه)
غفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۳۹۲.
مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۷۰.
کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۲۷.
مجلسی، مرآه العقول، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳.
تهرانی، الذریعه، ج ۱۷، ص۲۴۵.
استرآبادی، الفوائد المدنیه، ۱۴۲۴ق، ص۵۲۰.
خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج ۱، ص۹۹.
کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۸۹.
سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۳۷۰ق، ص۱۵۹.
شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱۳۹۲ش، ج۱، صص۱۷۳-۱۷۴.
مصطفوی، ترجمه اصول کافی، ۱۳۶۹ش، ج ۱، ص۱۰.
غفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۳۹۷
«و أمّا جزم بعض المجازفین بکون جمیع الکافی معروضا علی القائم علیه‌السلام لکونه فی بلده السفراء فلا یخفی ما فیه علی ذی لبّ»، مجلسی، مرآه العقول، ۱۳۶۳ش، ص۲۲.
نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۷۰
افندی، ریاض العلماء، ج ۲، ص۲۶۱.
نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۳۷۷.
طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۰.
غفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۴۰۱-۴۰۲.
سبحانی، کافی کافی نیست، کتاب ماه دین، ش۱۳۰ و ۱۳۱، ص۶۱-۶۴، به نقل از مـستدرک الوسائل، ج۳، ص۵۳۲.
سبحانی، کافی کافی نیست، کتاب ماه دین، ش۱۳۰ و ۱۳۱، ص۶۵-۶۸.
تهرانی، الذریعه، ج ۱۳، ص۹۵ – ۹۹.
منابع
استرآبادی، محمد امین، الفوائد المدنیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، مطبعه الخیام، بی‌تا.
تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء.
خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق.
سبحانی، جعفر، «کافی کافی نیست»، ترجمه علی اوجبی، کتاب ماه دین، ش۱۳۰ و ۱۳۱، سال یازدهم، مرداد و شهریور ۱۳۸۷ش.
سید بن طاووس، علی بن موسی، کشف المحجه لثمره المهجه، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۷۰ق.
شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعه‌ای از دریا، ج۱، قم: مؤسسه کتاب شناسی شیعه، ۱۳۹۲ش.
طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، تحقیق جواد قیومی، بی‌جا، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
غفار، عبدالله الرسول، الکلینی و الکافی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
ویکی شیعه

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن